در حاشيه جنجال سفر ماکان به اسرائیل
على جوادى

سفر کاسپین ماکان به اسرائیل و ملاقات ایشان با شیمون پرز٬ رئیس جمهور اسرائیل٬ موجی از عکس العملها و واکنش ها را بر انگیخته است. در این جنجال نیروهای دو جنبش ارتجاعی ملی - اسلامی و ناسیونالیسم پرو غربی در مقابل هم قرار گرفته اند. در این زمینه تاکيد نکاتى را ضرورى ميدانم:

مرکز ثقل مواضع جریانات متعدد ملی - اسلامی و جریان اصلاح طلب سبز حکومتی٬ اگرچه نه بر نفی موجودیت٬ بلکه بر عدم برسمیت شناسایی موجودیت اسرائیل بمثابه یک کشور اسرائیل استوار است. شکل تعدیل شده ای از همان مواضع سنتی جریان اسلام سیاسی است که خمینی و خامنه ای و بن لادن و نصرالله و خالد مشعل پرچمدارانش هستند. میخواهند اسرائیل را به همراه مردمانش به دریا بریزند. جریانات سبز این صف به شدت بر آشفته و عصبی اند. از قرار ماکان باعث بی آبرویی صف شان شده است. در مقابل کیهان شریعتمداری کم آورده اند. بخشا حملات خود را بر روی ماکان و اقدامش متمرکز کرده اند. بخشهای راست این جریان همواره خود را در کنار تروریسم اسلامی و مدافع خجول این جریانات یافته اند. آنتی سمتيسم و يهود ستيزى یک رکن هویتی این جریانات است .

جریانات ناسیونالیسم پرو غربی در قطب مقابل این صف قرار دارند. دولت اسرائیل یک متحد همیشگی شان است. هر چه مرتجع تر٬ هر چه دست راستی تر٬ نزدیک به مواضع پایه ای این جریانات. ماجراجویی ها و سیاستهای دولت اسرائیل یک پا و نیرویی برای نزدیک شدن این جریان به قدرت است. همواره از تجاوز و کشتار و نابودی مردم محروم فلسطین دفاع کرده اند. مدافع بی قید و شرط سیاستهای تروریستی دولت اسرائیل در منطقه اند. در جنگ دو قطب تروریستی جهان معاصر٬ این جریانات بی قید و شرط در اردوی تروریسم دولتی قرار دارند. نژادپرستی و ضدیت با مردم عرب بخشی از هویت ناسیونالیستی و سیاسی شان است. ذره ای حس انساندوستی در این صف موجود نیست. بمبهای و موشکهای اسرائیلی که مردم فلسطین را میکوبند٬ گویی راه قدرت یابی این جریانات را هموار میکنند. در "هوشمندانه ترین" توجیهات ارتجاعی شان مردم فلسطین را مساوی حماس قلمداد میکنند.
 
موضع کمونیسم کارگری اما از اساس با این جریانات متمایز است و در تقابل با هر دو جنبش ارتجاعی قرار دارد:
 
١ -  سفر کاسپین ماکان به اسرائيل یک موضوع کم اهمیت و حاشیه ای است. ماکان نه یک رهبر سیاسی است و نه یک شخصیت مطرح. رابطه شخصی و خصوصی ایشان با ندا آقا سلطان نه به ما مربوط است و نه زمینه ای برای جنجال و اظهار نظر و قضاوت سیاسی در قبال آن. هرگونه دخالت و اظهار نظر در این زمینه دخالت در زندگی خصوصی افراد محسوب شده و مذموم است .

٢ -  از نقطه نظر ما هیچ محدودیتی بر رفت و آمد شهروندان جامعه به هیچ کشوری نباید وجود داشته باشد. آزادی سفر و نقل مکان برای همه افرادی که به سن قانونی رسیده اند٬ یک حق برسمیت شناخته شده همگانی است که "یک دنیای بهتر" برنامه حزب اتحاد کمونیسم کارگری بر آن تاکید کرده است. هر نوع ممنوعیتی بر رفت و آمد آحاد جامعه تماما باید لغو شود. اتباع هر کشوری باید بتوانند آزادانه و بدون قید و شرط به هر کشوری سفر کنند. سفر اتباع جامعه ایران به اسرائیل و یا بر عکس باید کاملا آزاد و بدون هیچگونه محدودیتی باشد.
 
٣ -  ما موجودیت کشور اسرائیل را برسمیت میشناسیم. کشور اسرائیل یک موجودیت عینی داده شده در منطقه است. موجودیتش برای ما همانقدر دارای مشروعیت است که شکل گیری کشورهای دیگر منطقه که با خط کش و گونیا و جنگها و آدمکشی شکل گرفته اند. ما در عین حال برای برسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطینی با تمام حقوق بین المللی شناخته شده کشوری مبارزه میکنیم. باید دولت اسرائیل و متحدان بین المللی اش را برای برسمیت شناخته شدن این حق تاریخی مردم فلسطین تحت فشار قرار داد.

٤ -  موضع گیری ما در قبال دولت اسرائیل از همان مختصات عمومی موضعگیری ما در قبال هر دولت ارتجاعی٬ قومی٬ مذهبی و سرمایه داری تبعیت میکند. اسرائیل دارای یک دولت دست راستی فاشیستی است. ستم بی پایان بر مردم فلسطین و مردم عرب ساکن این کشور بخشی از هویت سیاسی این دولت قومی و مذهبی است. ما از هر تلاش آزادیخواهانه و برابری طلبانه برای تغییر این دولت و استقرار یک حکومت غیر قومی و غیر مذهبی و کارگری در این کشور دفاع میکنیم.

٥ -  مبلغان سیاست فاشیستی دولت اسرائیل میکوشند که هر گونه مخالفتی با سیاستهای این دولت را به آنتی سمتیسم و همسویی با قطب تروریسم اسلامی قلمداد کنند. این یک تلاش ارتجاعی برای مخدوش کردن موضع بشریت متمدن در قبال دولت اسرائیل است. بر خلاف تبلیغات مبلغان دولت اسرائیل جنایت تاریخی فاشیسم هیتلری علیه مردم منتسب به یهود بهیچوجه توجیه گر سیاستهای تروریستی این دولت در قبال مردم فلسطین وعرب زبان منطقه نیست. واقعیت این است که دولت اسرائیل تاکنون سیاستهای کاملا مشابهی را در قبال مردم ستمدیده فلسطین اتخاذ کرده است. ما از تلاشهای تمامی نیروهای صلح دوست و آزادیخواه اسرائیل در مقابله با دولت این کشور دفاع میکنیم.
 
٦ -  حل مساله ملی فلسطین و برسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطینی یک رکن زوال و نابودی اسلام سیاسی در منطقه است. اسلام سیاسی از این زخم موجود بر پیکر مردم منطقه تغذیه کرده و در عین حال تلاش میکنند این زخم را باز نگهدارد. کشمکشهای موجود در منطقه علاوه بر این ریشه تاریخی اکنون بر تقابل دو قطب تروریستی جهان معاصر نیز استوار است. صلح پایدار در منطقه در گرو کنار زدن جریانات دست راستی٬ قوم پرست٬ و مذهبی در هر دو سوی این تقابل در منطقه و در گرو دست بالا پیدا کردن صف آزادیخواهی و برابری طلبی و انساندوستی در این جوامع است .

٧ -  انتظار کمک و همبستگی با مردم ایران از جانب دولت اسرائیل و کل اردوی تروریسم دولتی و یا تشویق دولت اسرائیل به ماجراجویی نظامی گوشه ای از تحرکات سیاسی جریانات ناسیونالیست پروغربی و یک سیاست تماما ارتجاعی است. ما در مبارزه انقلابی خود برای سرنگونی رژیم اسلامی و استقرار حکومت کارگری بهیچوجه با هیچیک از این جریانات متعدد اردوی تروریسم دولتی همسو نیستیم. *